دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540
دبیرستان حاج سید حسین نوایی


دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540

راز‌های مزار‌های پنهان

يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۰۲ ق.ظ

۲۷ هزار تَن از مشاهیر و بزرگان، در حواشی حرم مطهر امام رضا (ع) مدفون می‌باشند. در این میان ۹۱۲ تَن، نام و نشان و کِسوتشان در میان مشاهیر شناخته شده‌تر است.

در میان آن هزاران تَن و این ۹۱۲ تَن، پنج نفرشان مانند گوهری می‌درخشند و هر کدام حکایتی غریب و حالی عجیب دارند.

💠 روایتی از این پنج تن:

🔹نخودکی

آقا علی‌اکبر اصفهانی است. معروف به نخودکی، از آن آدم‌هایی که روز و شب نمی‌شناخت برای بیتوته کردن در حرم و دل نمی‌کند از این حریم.

خلاصه رفیق «آقاعلی بن موسی‌الرضا» بود. حالا هم پای درِ ورودی صحن سقاخانه دفن است. گفته بود می‌خواهم، مزارم زیر پای زائران باشد.

روزی که مُرد، خراسان را نیرو‌های شوروی اشغال کرده بودند، اما شهر، دگرگون شد و تمام شهر تعطیل بود و حالت فوق‌العاده اعلام شد و سربازان روسی سراسر مسیر تشییع جنازه او از سمرقند تا خود حرم زیر نظر داشتند.

🔹راشد تُربتی

آقاعباس راشد تربتی است که به «حاج آخوند» معروف بود. کشاورزی بود اهل دل و فقط روز‌های آخر هفته وقت داشت درس دیانت بخواند.

شب و روزش رسیدگی به کار و مشکلات مردم بود. وقتی سال ۱۳۰۱، در تربت حیدریه زلزله آمد، تمام شهر، دور مدیریت او می‌گشت.

 چنان‌که آمریکایی‌ها کمک‌های نقدیشان را برای «راشد» فرستادند و او کمک‌ها را پس فرستاد و نپذیرفت.

سال ۱۳۲۶ قمری، هفت ماه طول کشید تا پیاده رفت کربلا و برگشت. عاشق «آقا علی ابن موسی‌الرضا» بود و مزارش هم شد، گوشه‌ای از صحن آزادی.

🔹پیر پالاندوز

آقا محمدعارف عباسی است؛ مشهور به «پیر پالاندوز». معاصر شیخ بهایی بود.

شغلش کفش‌دوزی بود و خط ثلث را به زیبایی می‌نوشت. درس نخوانده بود، اما جانش، مساله‌آموز صد مُدرس شده بود.

آن‌چنان‌که بعدها، از پیران سلسله ذَهبیه شد. آقا محمد، علم کیمیاگری می‌دانست و آنچه می‌دید و می‌شنید را کسی نمی‌دید.

چنان با عشق «آقا علی ابن موسی‌الرضا» می‌زیست که گفته بود «آقا» را می‌بیند و با وی گفتگو می‌کند.

وقتی مُرد، مردم و مریدان، بی‌داد می‌کردند. سلطان محمد خدابنده دستور داد آرامگاهی در ضلع شرقی حرم برایش بنا کردند.

🔹آقا شیخ جعفر مجتهدی

آقاجعفر مجتهدی هرچه دار و ندار و املاک داشت را برای مردم محروم خرج کرد و بخشید. آن‌چنان‌که «پینه‌دوز» شد.

 زندگی‌اش را پای فراگیری عرفان گذاشت. در اشتیاق زیارت عتبات به عراق مهاجرت کرد که به علت نداشتن جواز ورود، دستگیر و در عراق زندانی شد.

خودش می‌گفت: زندان، توفیق اجباری شد تا به خلوت و شناخت خود بپردازد. بعد از آزادی از زندان، یک سال در نجف و هشت سال تمام شب‌ها را تا سحر در حرم امام حسین (ع) می‌گذراند. زندگی‌اش از راه دوختن کفش‌های کهنه می‌گذشت.

بعد‌ها در بحبوحه ناامنی کودتای عبدالکریم قاسم بر ضد ملک فیصل پادشاه عراق به ایران برگشت و شهر به شهر، گمنام می‌چرخید تا به مشهد رسید و ماند.

عاشق اهل بیت بود. چنان با جانش در حریم «آقا علی ابن موسی‌الرضا» انس گرفته بود که آخرش در حجره‌ی ۲۴ صحن آزادی آرام گرفت.

🔹جیگی‌جیگی

معروف است به «جیگی‌جیگی»؛ اسم واقعی‌اش را هیچ‌کس ندانست. خانواده‌ای هم نداشت. دوره‌گرد بود و دف می‌زد و به آوازخوانی شهره بود.

اما آوازخوانی که چنان عشق اهل بیت را در دل داشت که در ایام شهادت و خصوصا کل دو ماه محرم و صفر را دست به دف و دایره نمی‌برد و کسی او را در شهر نمی‌دید.

«جیگی‌جیگی، ننه خانم»، هر روز صبح می‌آمد مقابل حرم می‌ایستاد و به امام رضا (ع) سلام می‌داد و بلند آواز می‌خواند:

جیگی‌جیگی، ننه خانوم

بیا بشین روی زانوم

روی زانوم، سنجد داره

یه کمی بخور، قوت داره

هر باری که گنبد و بارگاه حرم «آقا علی ابن موسی‌الرضا» را می‌دید، تنبکش را به نشانه احترام و ادب، پشت سر یا زیر لباس مُندرسش پنهان می‌کرد و پس از سلام به حضرت، آوازه‌خوانی و تنبک زنی می‌کرد. پس از فوت در ایوان شمالی صحن عباسی (انقلاب) دفن شد.

🔴 «جیگی جیگی» چگونه در حرم دفن شد؟

«جیگی‌جیگی» چون هیچ خانواده‌ای نداشت، وقتی مُرد، جنازه‌اش را به غسال‌خانه شهر در میدان طبرسی بردند.

یک شب در غسال‌خانه ماند و قرار شد توسط ماموران شهرداری در قبرستان «گلشور» - قبرستان عمومی شهر- دفن شود.

همزمان با انتقال جسد «جیگی‌جیگی» به سردخانه، جنازه یکی از تجار معروف مشهد را شبانه به غسال‌خانه آوردند.

صبحگاه خانواده مرد تاجر، جنازه را تحویل گرفتند و پس از انجام مراسمی خاص، راهی حرم حضرت رضا (ع) شدند.

کارگران شهرداری هم جنازه موجود را برای دفن به قبرستان عمومی شهر بردند و بی‌کس و تنها، کفن و دفنش را به سرعت انجام دادند.

هنگام وداع و دفن تاجر، وقتی کفن را کنار زدند، متعجبانه متوجه شدند که این جنازه او نیست.

وقتی به غسال‌خانه برگشتند، فهمیدند این جنازه «جیگی‌جیگی» بوده است.

خانواده مرد تاجر وقتی به قبرستان «گلشور» مراجعه کردند، دیدند که جنازه پدرشان دفن شده و هرچه تلاش کردند، مراجع تقلید مشهد مجوز نبش قبر ندادند.

از سوی دیگر هم به دستور مراجع، جنازه «جیگی‌جیگی» در همان قبر مرد تاجر در حرم دفن شد.

به این ترتیب آن نوازنده‌ی دوره گرد و گمنام، در ایوان شمالی صحن عباسی (انقلاب) آرام گرفت. همان بارگاهی که «جیگی‌جیگی»، هر روز صبح، طنین آوازش را با سلام به امامش آغاز می‌کرد.

منبع: خبرآنلاین

۹۸/۰۸/۱۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دبیرستان حاج سید حسین نوایی دولت آباد