دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540
دبیرستان حاج سید حسین نوایی


دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540

غلام ایثارگر

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۵ ب.ظ

عبدالله بن جعفر همسر زینب کبری (علیهما السلام) از سخاوتمندان بی نظیر بود. روزی از کنار نخلستان عبور می‌کرد، غلامی در آن جا کار می‌کند، همان وقت غذای غلام را آوردند و او خواست مشغول خوردن شود، سگ گرسنه‌ای به آن جا آمد.

غلام مقداری از غذایش را جلو سگ انداخت و سگ آن را خورد، سپس مقداری دیگر انداخت و سگ آن را خورد تا این که همه غذای خود را به سگ داد. عبدالله از غلام پرسید: جیره‌ی غذای روزانه تو چقدر است؟ گفت: همین مقدار که دیدی.

گفت: پس چرا سگ را بر خود مقدم داشتی؟ غلام گفت: این سگ از راه دور آمده و گرسنه بود و من دوست نداشتم او را با گرسنگی از این جا رد کنم.

پرسید: پس امروز گرسنگی‌ات را با چه غذایی رفع می‌کنی؟ گفت: با صبر و مقاومت گرسنگی روز را به شب می‌رسانم. وقتی عبدالله ایثار و جوانمردی غلام را مشاهده کرد، گفت: این غلام از من سخاوتمندتر است و برای تشویق و جبران، آن نخلستان و غلام را از صاحبش خرید، سپس غلام را آزاد کرد و آن نخلستان را با تمام وسایلی که داشت، به او بخشید.

     منبع: حکایت‌های شنیدنی
۹۴/۰۷/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دبیرستان حاج سید حسین نوایی دولت آباد